پادشه خوبان

ولایت

یک شب ازین خاطره بیرون روم      

با دل خون بر در مجنون روم

فاش بگویم که دلم خون شده است

یکسره در عشق تو مدفون شده است

عشق من از عشق زمینی نبود

در حرم دوست،امینی نبود

عشق من از عشق خدا می رسید

از دل سبز شهدا می رسید

عشق من از آینه لبریز بود

عشق نبود مرگ دل انگیز بود

دست به دست شهدا می دهم

بوسه به پای شهدا می نهم

بوسه به آنجا که پر از خاک بود

حجله نما منزل افلاک بود

می شوم آرام خدا می کنم

جان خودم را فدا می کنم

در حرم الله صدا می زنم

هر دم از این عشق خدا می زنم

یا ولی الله علی می کنم

هو به علی رو به علی می کنم

حرف خدا را به سرم می کشم

در نظرم عشق حرم می کشم

عشق علی در دل من کامل است

عدل علی در همه جا عادل است

چون که صفا زا‍یر مولا شده

بردل او مهر علی وا شده

گشته بر او مهر علی منجلی

یکسره روزی خور مولا شده

تا که شود در ره اوجان دهد؟

بنده شود حلقه به یزدان دهد

عشق علی مایه خرسندی است

مایهء الطاف خداوندی است

هر که بود شاه جهان شاه او

عشق ولی در همه جا راه او

هر که علی را ولی دین گزید

به ز علی جز به ولایت ندید

گشته علی سیّد و شیر خدا

گفته همین اعظم وپیر خدا

هر که علی گفت دلش شاد شد

نام پسر از پدر آباد شد

زان که حبیبم به سر سجده رفت

رهبر من بعد شب هجده رفت

رهبر من یا ولی الله بود

شیر خدا یا علی مولا بود

یا ولی الله ولی الله علی

ساقی شبها ولی الله علی

حیدر دلها ولی الله علی

یا ولی الله ولی الله علی                                      

                       (( وضوی بی ولایت حقّه بازی است)) تقدیم بر پدر یتیمان ;